وبلاگ تخصصی کلاس ادبیات خلاق

وبلاگ تخصصی کلاس ادبیات خلاق با طراحی و تدریس دکتر وحید ضیایی

وبلاگ تخصصی کلاس ادبیات خلاق

وبلاگ تخصصی کلاس ادبیات خلاق با طراحی و تدریس دکتر وحید ضیایی

وبلاگ تخصصی کلاس ادبیات خلاق

کلاس‌های ادبیات خلاق با ایده‌ اجرای شیوه‌های متفاوت آموزش ادبیات در شاخه‌های (شعر، داستان، نقد ادبی، پژوهش و نویسندگی) برای نخستین بار با طراحی و تدریس «وحید ضیائی» اجرا شد.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
منوی بلاگ
نویسندگان

دوستان نازنین، ثبت نام دوره های پاییزه ی کلاس های ادبیات خلاق اینبار نیز با ایده های جدیدتر و برنامه های فشرده و جذاب تر با برگزاری سمینار و کنفرانس در مهرماه سال 95 آغاز شد. علاقه مندان میتوانند برای ثبت نام و یا کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ذیل تماس حاصل نمایند.

09389171474

ادبیات خلاق


با طراحی و تدریس : دکتر وحید ضیایی ■ استعداد یابی و آموزش تخصصی در حوزه های شعر ، داستان ، پژوهش ادبی ، نقد ادبی و ترجمه شعر با متد Creative literature ■ 
شیوه های آموزشی : □مکاتبه ای □حضوری : تهران : بصورت کلاس های هفتگی و ماهانه شهرستان ها : دوره های فشرده 10 ساعته □سمینار و کنفرانس یک روزه در حوزه NLPL
■ ● آموزشگاه ها ، موسسات و ارگان های دولتی و خصوصی از تخفیف ویژه برخوردار خواهند بود. ●مشاوره در خصوص انتشار کتاب ● مشاوره تخصصی در خصوص انتخاب موضوع و نگارش پایان نامه ها و رسالات در حوزه ی علوم انسانی ■ کسب اطلاعات تکمیلی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۲۳:۱۶
مونا فلاحی

خیابان های سرخ کوچه های عجیب


مجموعه " خیابان های سرخ ، کوچه های عجیب " به ساحت شعر سپید عاشقانه ای می پردازد که در دهه ی هشتاد اتفاق می افتد . شاعرانش نسلی از شعر معاصرند که از گفتمان جاری شعر دهه ی هفتاد یا فاصله گرفته و یا با استفاده از المان های آن دوره ی خاص دگرگونی هایی در خود شاعرانه انجام داده اند . نسلی که بیشترشان تجربه ی جنگ تحمیلی را داشته ، سری در انقلاب و سری در اکنون آن دارند . 

این مجموعه که با مقدمه ای از وحید ضیایی، به کوشش مونا فلاحی از هنرجویان کلاس ادبیات خلاق در 127 صفحه تدوین گشته و توسط انتشارات محقق اردبیلی منتشر شده است, برای نخستین بار به اشعار سپید عاشقانه ی دهه ی هشتاد می پردازد  شاعرانی که  نزدیک به 60  نفر از آنها در کتاب نام برده و شعری عاشقانه از آنها آورده شده است. کسانی که در ادبیات ایران از هر سویی نفس کشیده اند. از نام های این مجموعه است:

احمد بیرانوند, آرش نصرت الهی, آزاده دواچی, آیدا عمیدی, افشین کریمی فرد, الهام اسلامی, بهاره رضایی, بهاره فریس آبادی, پویا عزیزی, ترانه جوانبخت, جلیل صفربیگی, حبیب محمدزاده, حسین فاضلی, حکیمه ظفری,داریوش معمار, داوود ملک زاده, رسول پیره, رسول رخشا, رسول یونان, رضا حیرانی, رضا کاظمی, روجا چمنکار, رویا زرین, سید احمد حسینی, سید محمد آتشی, سینا علی محمدی, شبنم آذر, شراره کامرانی, شیدا محمدی, علی اسدالهی, علیرضا بهرامی, علیرضا رضایی, علیرضا عباسی, علی عبدالرضایی, کامران رسول زاده, کیانوش خان محمدی, گراناز موسوی, گروس عبدالملکیان, لیلا صادقی, لیلا فرجامی, لیلا کردبچه, لیلی گله داران, مانا آقایی, ماندانا زندیان, مجید سعدآبادی, محسن بوالحسنی, محمد آشور, مریم فتحی, مریم هوله, مزدک پنجه ای, مهدی مرادی, مهدی مظفری ساوجی, میثم ریاحی, نرجس کیخا, وحید ضیایی, وحیده سیستانی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۳
مونا فلاحی

https://www.instagram.com/p/BKTrYDrg9PX/

این روز ها در کنار مشغله های ذهنی مختلفی که هست ، انگار به جبران دهه گذشته ای که به نظرم بسیاری از ان فدای ناچاری های مختلف شد و بر باد رفت ، دارم با کتاب و نوشتن زندگی میکنم و غرق تر می شوم . مقالات ناقص و ایده کتاب های نو و سوژه های جدید برای نوشتن و هر آنچه از خواب و دیدار های بی مورد و چه چه است را یکسره سر بریده ام زیر صندلی و میز تحریرم . حالا وسوسه کتاب هایی که مدام منتشر می شوند هم از طرفی ... کتاب هایی که گاه دغدغه ای از تو را دارند ... نشر بوتیمار کتابی منتشر کرده است با نام دکتر شفیعی کدکنی چه می گوید ؟ به قلم حسن گل محمدی نامی . انگار جوابیه ای است بر کتاب با چراغ و آینه دکتر و با قلمی و سوی گیری مثل آنچه این ریش سفید مقبول دانشگاهیان در مورد شعر معاصر دارد . به هر حال یک سر قضیه یکی از چند تن نگهبانان ادبیات خسته امروز و دیروز است و یک سر دیگر .... لااقل بوتیماریان را می شناسم و حتمن قضیه ای است که کتابی چنینی را منتشر کرده اند ... تا صبح بیداری را صفحه صفحه ورق خواهم زد 

پ.ن : کتاب اولم را بوتیمار حسین فاضلی منتشر کرد با نام فرصت دوست داشتن که معرفی 14 زن شاعر زنده ی معاصر جهان بود و ترجمه شعر به شعر . در شناسنامه ادبی ناشر که آخر کتاب ها می زنند اسمی از این کتاب نمی آید ! حالا یا حسین آن حسین نیست یا بوتیمار یا من یا کتاب !!! 

پ.ن 2 : این شعر شفیعی چقدر وصف حال اینروز های من است : 
ای کاش 
ای کاش آدمی وطنش را 
مثل بنفشه ها 
در جعبه های خاک 
یک روز می توانست 
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست 
در روشنای باران 
در آفتاب پاک ...
وحید ضیایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۱۳
مونا فلاحی


ادبیات خلاق

سرکار خانم لیلا فرید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۵

ادبیات خلاق

سرکار خانم لیلا فرید

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۳۴
مونا فلاحی

به منظور نکوداشت فیلمساز معروف کشور عباس کیارستمی نشست تخصصی روایت شیرین در اردبیل برگزار شد.


به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، در این نشست که صبح امروز و در قالب یادمان عباس کیارستمی در سینما تک اردبیل و با حضور هنرمندان و علاقمندان به سینما و ادبیات و به همت گروه ادبیات خلاق و با همکاری مجتمع فدک برگزار شد شرکت‌کنندگان یاد و خاطره این هنرمند فقید را گرامی داشتند.

ادبیات خلاق

وحید ضیائی در این نشست به نشانه‌شناسی سینمایی فیلم کیارستمی به عنوان یکی از جدی‌ترین اقتباس‌های سینمایی ایران از یک متن باستانی پرداخت و گفت: فیلم شیرین نمونه‌ای عالی از استفاده ابزاری دنیای جدید در باز تعریف ادبیات کهن است.

شاعر و منتقد ادبی به تبیین سینمایی و اسطوره شناختی «شیرین» اشاره کرد و افزود: کارگردان در استفاده از سه منظر دوربین، صدا و حرکت ( میمیک صورت بازیگران زن) با این فیلم خلاق برخورد کرده است که نشانه‌شناسی اساطیری و رمزی فیلم در آن نمود پیدا کرده است.

ادبیات خلاق

این مترجم و منتقد ادبی با بیان اینکه تفاوت‌های متن اصلی خسرو و شیرین نظامی و روایت کیارستمی در این فیلم بازآفرینی شده نمونه‌هایی از بیان آشکار نظریات اجتماعی این کارگردان فقید را عنوان کرد.

ضیایی با اشاره به تصحیح‌های انتقادی کیارستمی از دیوان شاعران گذشته و اعتراض طیفی از دانشگاهیان سنت زده به نحوه نگاه متفاوت و مدرن کیارستمی به ادبیات اشاره و تأکید کرد: توجه و دنباله‌روی چنین نگاه‌هایی برای بسط و روز آمد کردن ادبیات ایران و معرفی آن در جهان ضروری است.

وی با یادآوری اینکه کتاب «حافظ به روایت کیارستمی» از جمله کتاب‌هایی است که مورد اعتراض واقع شد، خاطرنشان کرد: استفاده از المان‌های سمبلیک در فیلم شیرین از شگردهای زیر پوستی کارگردان جهت حفظ امانت اقتباسی و ادای دین به ادبیات فاخر ایرانی است.

وحید علیرضایی نیز در این نشست به بررسی تخصصی فیلم‌های عباس کیارستمی پرداخت و گفت: آنچه از سینمای کیارستمی به یاد مانده است، تصاویر خاص و منحصر به فردی است که بیانگر اندیشمند بودن این فیلمساز برجسته ایرانی است.

این منتقد سینمایی با بیان اینکه مرحوم کیارستمی به دور از تشریفات، تجمل‌گرایی و سیاه‌لشکری، آثار تأثیرگذاری ارائه کرده است، خاطرنشان کرد: کیارستمی همیشه دغدغه تربیتی، آموزشی، سیاسی و اجتماعی داشت به طوری که در شرایط جنگ نیز به دنبال پاسخی برای این دغدغه‌ها بود و در برخی آثار خود نیز از نظام آموزشی و تربیتی کشور انتقاد کرده است.

در ادامه این مراسم، تصنیف «قصه‌های کیارستمی» توسط گروه نغمه اجرا شد.

گروه نغمه

گزارش از سهیلا صاحبقران از اعضای کلاس های ادبیات خلاق

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۴
مونا فلاحی

سینمای کیارستمی ارتباط مستقیمی با زندگی به معنای واقعی آن داشت و پرهیزش از سینمای روتین و هالیوودی و سبک و سیاق های معمول پرده های سینما روشن و آشکار بود تفاوتش را میتوان در سادگی و وجود جریان زندگی در فیلمهایش دید. 

فیلم شیرین کیارستمی روایتی ست از داستان خسرو و شیرین نظامی که در جلسه ای از کلاس های ادبیات خلاق تماشا و تحلیل و بررسی شد و دوستان کلاسها در گروه تلگرامی نیز نقد خود را نوشته و با یکدیگر به بحث و گفتگوی مجازی نشستند. اما اینبار و بعد از اتفاق تلخ از دست دادن استاد مسلم سینمای ایران، جناب کیارستمی، یادمانی از او و فیلم هایش همچون شیرین، خانه ی دوست کجاست، باد ما را خواهد برد و ... به همت دکتر ضیایی مدرس کلاس های ادبیات گرفته شده است که از همه ی علاقمندان به ایشان و کارهای هنری او دعوت میشود در این محفل حضور یابند. زمان و مکان این مراسم در ذیل و  همچنین در تصویر آمده است.


روایت شیرین 

یادمان ماندگاری های عباس کیارستمی ( 1319 - ... ) 

با سخنرانی : کریم عظیمی ( فیلمساز ) ، وحید ضیایی ( شاعر و منتقد ادبی ) , مهدی حمیدی ( نقاش ) 

با موضوعات : خلاقیت تصویری ، خلاقیت ادبی و خلاقیت هنری در سینمای کیارستمی 

با پخش فیلم و موسیقی تقدیمی 

زمان : پنج شنبه 24 تیرماه 1395

مکان : سالن سینما تک فدک ، ساعت 6  عصر 


In memory of Abas kiarostami 

Vahid ziaee ( poet ) 

Mehdi hamidy ( painter ) 

 karim azimi ( filmmaker ) 

Iran , Ardebil , 14 July


یادمان عباس کیارستمی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۶
مونا فلاحی

" پرفورمنس شعر و نقاشی ، ایده ای بدیع ...."

[سهیلا صاحبقران - خبرنگار همشهری ]

پرفورمنس ( Performance ) از هنرهای مفهومی است که در لحظه اتفاق می افتد. این هنر در حین شکل گرفتن، مخاطب را درگیر خود می کند و اتفاقی که در آن رخ می دهد، قابل پیش بینی نیست. پرفورمنس ممکن است در نقاشی رخ دهد یا در نمایش. اما ترکیب نقاشی و شعر در پرفورمنس ایده بدیع و جالبی است که برای اولین بار توسط دو هنرمند اردبیلی طراحی و اجرا شد. بدین ترتیب جامعه هنری استان اردبیل شاهد اولین پرفورمنس شعر و نقاشی با عنوان " در رگهایت روییده" با همکاری مهدی حمیدی؛ نقاش بین المللی و وحید ضیائی؛ از شاعران مطرح در ادبیات برون مرزی، بود. این اجرای مشترک که به هنرمندان سرطانی تقدیم شد، رویداد مهم و شاخصی در تقویت و توسعه فرهنگی اردبیل محسوب می شود. برای بررسی بعد هنری و تاثیرگذاری پرفورمنس شعر و نقاشی در اردبیل با "وحید ضیائی"، شاعر، پژوهشگر، مترجم و طراح کلاس های ادبیات خلاق، گفت وگو کرده ایم که در ذیل می خوانید: 
در پرفورمنس شعر و نقاشی چه حادثه ای رخ می دهد؟ 
در یک فضای هنری که روح شعر و نقاشی بر هنرمند و مخاطب دمیده می شود، اثر هنری مشترک متاثر از یکدیگر تولید می شود. به طوری که شاعر به صورت بداهه شعر می سراید و برای حضار می خواند. نقاش نیز بر بوم نقاشی رنگ ها و ترکیب های جدیدی ایجاد می کند که در نهایت به ارائه یک اثر تاثیرگرفته از آن شعر، منجر می شود. بنابراین نقاش و هنرمند با ناخودآگاه همدیگر ارتباط برقرار می کنند. من و آقای حمیدی در این کار، به طور ناخودآگاه، رنگ و واژه را به چالش کشیدیم.

ارتباط بین ناخودآگاه دو هنرمند چگونه می تواند بر مخاطب تاثیر بگذارد؟ 
در ابتدا باید اشاره کنم که نقاشی های مدرن و پست مدرن هنر نگریستن به دنیا در وضعیت انتزاع بوده و یک نقاش پست مدرنیسم آنچه در ناخودآگاه خود نهادینه و انباشته است را به تصویر می کشد. 
از آنجایی که هنر انتزاعی در ناخودآگاه هنرمند رخ می دهد، در پرفورمنس محیطی فراهم می شود که بدون درنظر گرفتن مخاطب، ناخودآگاه نقاش و شاعر در برابر هم قرار می گیرد و اثر متقابلی که تولید می شود، مخاطب را از دو سو تحت تاثیر قرار می دهد. به این صورت که همزمان شعری سروده و قرائت می شود و یک تابلوی نقاشی در برابر چشمان مخاطب تولد می یابد. در این فضا مخاطب شاهد تولد دو اثر هنری با بنیه ذهنی مشترک است. در کار ما نیز دو اثر با شاخصه های پسامدرنیتگی تولید شد. 
به نظر شما مخاطبین پرفورمنس شعر و نقاشی توانستند با دو اثر تولیدی ارتباط برقرار کنند؟
زمانی که آقای حمیدی به صحنه آخر رسید و سه خط، سه کات روی بوم انجام داد، عکس العمل خاصی از مخاطبین دریافت کردیم. برای شخص من دیدن همان واکنش از سوی حضار کافی بود چرا که در فاصله یکصد و پنجاه دقیقه اجرای سخت از منظر بداهه و لحظه ای بودن کار، مخاطب های ما با حواس جمعی کامل دقت و توجه داشتند و به این معنی است که مخاطبین ما خاص و حرفه ای بودند و اگر مخاطب عمومی هم داشتیم به واسطه مخاطب خاص، یاد می گرفت که از تجزیه و تحلیل این دو اثر هنری استفاده کند. 
در نهایت به جرات می توانم بگویم که مخاطب ما توانست با کار ارتباط برقرار کند، به واسطه اینکه اگر ما می توانستیم کنش و واکنش بین مخاطب و آفریننده اثر را به وجود بیاریم، همان کنش و اتفاق برایمان تجربه خوبی بود. 
به نظر شما فضای هنری اردبیل چه قدر نیازمند کارهای جدید و مدرن است؟ 
پرفورمنس شعر و نقاشی تقابل بین دو هنر بود و جای خالی چنین کاری در شهر ما احساس می شد. هنرهای کلاسیک از قدیم در اردبیل رواج داشته اما اینکه بخواهیم شعر را از بند قالب و قافیه خارج کنیم و با هنرهای امروزی مانند نقاشی مدرن، تلاقی بدهیم، اتفاق میمونی است که تاکنون در اردبیل صورت نگرفته بود و این کار به شرطی ادامه خواهد یافت که اردبیل همچون گذشته فرزندکشی نکند و هنرمندان خود را با بغض ها و حسدورزی ها و کینه ها از خود نرنجاند. اگر این اتفاق تازه تکرار شد و هنرمند اردبیلی توانست دوام بیاورد، مسلما نسل های آینده سبک های مدرن را در هنر اجرا خواهد کرد.
چگونه می توان بستر فعالیت هنرمندان مدرنیسم را فراهم کرد؟ 
وظیفه دولت در این خصوص، شناسایی استعدادها، و پشتیبانی از هنرمندان است. دولت سنگ اندازی نکند و به کسانی که سنگ اندازی می کنند نیز اختیار عمل ندهد و از آنجایی که قشر هنرمندان کم درآمد هستند، باید مورد حمایت دولت قرار بگیرند. اما نباید نقش خود هنرمند را نادیده گرفت. هر دولت موفق و پایداری باید خواستگار هنر و فرهنگ باشد. درغیر این صورت هنرمند باید هنرش را به دولت تحمیل کند. زیرا هنر مانند پری رویی است که طاقت مستوری ندارد. هنر باید در معرض نمایش باشد. البته نفس هنرمند دارای خلاقیت است. بنابراین اگر نگارخانه یا نمایشگاهی برای عرضه آثار نباشد، هنرمند باید آنقدر شهامت و شجاعت به خرج دهد که بتواند تولیدات خود را در خیابان های شهر در معرض دید قرار دهد و ثمره خوش اخلاقی فرهنگی را برای جامعه به ارمغان بیاورد.
پس شما خوش اخلاقی فرهنگی را یکی دیگر از آثار رویدادهای فرهنگی می دانید؟ 
برنامه های فرهنگی و هنری همیشه خوش اخلاقی فرهنگی به دنبال دارند که می تواند درصدی از بار خشونت را در جامعه کم کند. خشونت های سیاسی(در لفظ و لحن) و کلامی به واسطه ادبیات تعدیل و حتی یا خنثی می شود. زیرا آداب ادب ورزی در هنر معنا می یابد. کسی که دست به قلم باشد دست به چاقو نمی برد. کسی که می تواند دوست داشته باشد، به ستیز برنمی آید.
بیشتر مخاطبین پرفورمنس شعر و نقاشی را هنرمندان و علاقه مندان به هنرهای تجسمی تشکیل می داد و حضور شاعران و نویسندگان که عضوی از اهالی قلم استان هستند، به نسبت کم رنگ بود. شما این مساله را چگونه ارزیابی می کنید؟
با این سوال موافق نیستم. زیرا معتقدم نمایش نامه نویس ها و هنرمندان تجسمی و هنرجویان ادبیات نیز اهل قلم هستند که به واسطه فهم انتزاعی آنها از هنر، جزء مخاطب های جدی تر محسوب می شوند . اما باید این نکته را عرض کنم که بسیاری شاعران اردبیل کلاسیک کار هستند که دنیای خودشان را دارند که به لحاظ بافت سنتی کارها و مخاطبینشان موفق عمل کرده اند. 
عده ای نیز هنر جو و علاقمندند که اگر به بیراهه کشیده نشوند و در مکتب طفیلی های ایسم ها و ایست ها نیافتند ، جامعه ای ممتاز برای دنیای مدرن محسوب خواهند شد. اما در این میان ،تعداد اندکی هم خود محور متوهمی هستند که با زمین و زمان بد هستند و به جای رقابت پایدار ، جوهر جهل و مرکب تهمت و افترا پراکننده می کنند . این افراد - چه در زندگی هنری و چه اجتماعی شان - شکست خوردگان ناامید و پوچ گرایی هستند که بهتر است در مدینه فاضله راه داده نشوند. من به دنیای تازه ی پر امید و فردای روشن سرزمین مادری می اندیشم و در این میانه کج اندیشی و بد انگاری و بغض و دشمن انگاری هم کیشانم را روا نمی دانم . تاریخ بر آثار و فعالیت های ما قاضی خواهد بود نه نهضت های عقیممان در زیر دود قلیان های اندیشه کش .
بنده با تمام وجود و در حد بضاعتم برای ساختن اردبیلی آمیخته ی ادب و معرفت ، ادبیات و عشق فعالیت می کنم. باشد که آیندگان شاهد این مداومت و مقاومت باشند .

و سخن پایانی؟

در پایان از تلاش های "مهدی حمیدی" قدردانی می کنم و خداوند را شاکرم که در راس معاونت هنری فرهنگ و ارشاد استان اردبیل چنین مسئولی قرار گرفته است که امیدواریم قدر این سرمایه بزرگ را بدانیم.



ادبیات خلاق
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۵:۰۴
مونا فلاحی

نویسندگان و هنرجویان کلاس های ادبیات خلاق پنج شنبه 20 خرداد ماه ورک شاپی مشترک با مهدی حمیدی نقاش معاصر و وحید ضیایی با موضوع تصویر - ایماژ در هنر و ادبیات داشتند . این جلسه در پی پرفورمنس اجرا شده در هفته قبل و به هدف کشف فضاهای جدید ادبی و هنری در گفتمان هایی اینچنینی برگزار شد .

ادبیات خلاق

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۴:۵۵
مونا فلاحی

شعر بداهه


گنبد از آسمان می گیرم 
باران از طاق ابروهات 
گنبد از "اردبیل "می گیرم
سبز
از ندانم کاری هایی عاشقانه
گنبد از هزار دستان ...
مرا به پیشخوان بهاری خواندی کدر 
مرا به پیشواز پاییزی خواندی شکوفه 
مرا ...

( باران می رسد 
روی ابر ها که می دوی ... ) 
2

من 
با ایلی به قدمت همه ی این کوه های نخراشیده
من 
با ایلی به قدمت همه ی این باد های بیجا
من
به قدمت هیچ / همه چیز 
من 
روایت تلخ ناکامی ام 
در سرخ ِ باغ های ویران
زرد ِ تمامیت خواه ِ شاعران فلج 
من 
از رنگی بیرون زده ام
که نشسته بر چشم هات .
بابا خان ؟ 
تفنگ می بارد از انگشت هاش ... 
اسماعیل ؟
گلوی سنگی فاخته ای مغرور

( ببخشید ... ! 
کلمه تاویل دارد و رنگ می بازد گاهِ اجرا ، گاه اجرا ، گاه ... ) 
3
کسی نیامده است ... 
کسی نیامده که فروغ را بردارد
-از هر روزنی که امید داده شده -
کسی نیامده است
من / در این جمعیت بی نصیب و پریشان 
من 
هنوز شعر را آغاز نکرده ام 
مثل تو 
که مرا 
که مرا
که مرا ...
بگذار 
در دالانی که منتهی می شود به خانه ی دلم
کسی پایی بکشد از رنگ ِ واژه 
رنگ ِ همانی که از توی چشم هات می بینم 
حتی وقتی نگاهت نمی کنم ... 

چند نفر را دارید 
که اسم سرطانشان
نام سرزمین مادری شان است ... ؟!


دلم کسی را می خواهد
و نامش را قاب گرفته ام ...


سیاه را مشق می کنند 
گاهی 
و در سیاهی روزگارم 
مشق ِ کوچه های بن بست است

5
سر از پا نمی شناسم
سر از فین / رگ گرفته و
پایی که در دشت مجنون جا مانده است
سر از نمی دانم های بی موقع تو
سر از هزار بار جاده را گز کردن
و انتهای آن را
که سوی عجیب پیر زنی دهاتی ست
که منتظر آخرین فرزندش است
بیاید
از جایی که روی پیشانی اش گلوله گل می کند ...

-گفتم گلوله ؟ 
( مرمی را
روی لبش می کشد 
و خیابان رژی سرخ می زند
بعد از سالها )

-گفتم خیابان ؟
همان که چادر پوشیده توی خاطره ی نقاش
همان که رنگ لب هات را می پاشم
روی جسدی از آن 
طعنه ....
حسد ....

از آن نفرین 
از آن ِ عاشقانه هایی 
موزون

-گفتم موزون ؟ 
( من و این درد آشنای همیم 
مرهم زخم هم دوای همیم
پیچک و شاخ سبز احساسیم 
که در این باغ ... 
من 
اهل باغی بودم مدفون
که درخت هایش را 
زنده زنده پوساندند ...


رنگ 
تعبیر چشم های توست
واژه
تفسیر می طلبد 
و لال می شوم .

برای استعاره ها 
جعد ِ بی ریای لیلی لازم است و 
برای تو 
شبانه ای از تیر- باران .

7

داریم از قصه بالا می رویم
از هفت ِ مقدسی 
که لانه کرده از لای شانه هات 
داریم قصه می خوریم
مثل نارو خوردن
مثل خوره ای که به جان کسی افتاده 
که دوستش داریم 
خوره ی بی قیمتی جان
نان
آب خوش از گلوی نی پایین برود هم چه شود ؟! 
8

...

--------------

11 خرداد 1395

31 می 2016

مهدی حمیدی ، نقاش / وحید ضیایی ، شاعر


وحید ضیایی و مهدی حمیدی





http://telegram.me/sherastan

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۴:۵۰
مونا فلاحی